تاریخ کلات گنج(قلعه گنج)
به کلات گنج شهرت گرفت تا بعدها به نام قلعه گنج ثبت شد....سران این منطقه که سه برادر به نام های سالار گلمالی سالار کلاتی وسالار قنبر بودند که از همین قبیله کلات گنجی بودند و گفتنی است که این سه بردار در معاصر شاه اسماعیل صفوی و تحت حمایه دولت صفوی بودند ویکی از قبایل مهم جنوب شرق کشور که نقش مهم واساسی در روند اهداف دولت صفوی به شمار میرفتند....امادگی سران قبیله کلات گنجی برای پاسداری از حکومت صفوی وماموریت انها تسخیر ومحاصره قلعه های منطقه
بلوچستان یعنی قلعه بمپور قلعه لاشار و قلعه سرباز در حین امادگی ولشکر کشی سپاه چند هزار نفری که متشکل از غلامان و رعیت مردمی به فرماندهی سالار گلمالی و برادرانش که حسادت سایر قبایل به مقام سالاران و تلاش انان برای کار شکنی سرانجام باعث تفرقه و جدال در خانواده سالار میشود و سالار کلاتی برادرش یعنی سالار قنبر را به قتل میرساند این نزاع خانوادگی منجر به تجزیه قدرت سالارها در منطقه شد و پسران سالار قنبر برای انتقام خون پدرشان از عموها پناهده فامیل مادری خود یعنی حاکم مارز میشوند و حاکم مارز به حمایت آنها بر میخیزد و دو طرف یعنی جنگ بین کلات گنج و مارز با پشتوانه بشاگرد برای این که جنگ و خونریزی صورت نگیرد سالار گلمالی تمامی غلامان نظیر دویست خانوار غلام را خون بها به برادر زاده های خود می دهد ........سالار گلمالی جد
طایفه حیدری در قلعه گنج و سالار قنبر جد طایفه کامرانی در مارز می باشند......از آنجایی که قدرت واقتدار ریشه در منطقه قلعه گنج دارد باعث شد که مردمان این سرزمین تحت حمایه خانات و قدرتهای زور گو نباشد کهنوج مرکز فرماندهی خان رودبار جنوب و منوجان تحت الحمایه خانات ولی خداوند را شاکریم که باوجود مردم غیور و دلیر قلعه گنج هیج یک از خانات جرعت پیشروی و نفوذ قدرت خود را در منطقه قلعه گنج در ذهن نداشتند ....کاروانی از بیگانگان یعنی انگلیسی های استعمار گر در حال ورود به منطقه بودند که ناگهان با شیردلان کلات گنج مواجه و درگیر میشوند و انگلیس ها پا به فرار میگذارند و یکی از توپ های جنگی آنان معروف به
هلندی به عنوان غرامت جنگی گرفته میشود....و انگلیسی ها برای باز پس گیری این سلاح مهم جنگی خود از دولت رضا خان پهلوی ملعون را تقاضا میکنند و نیروی رضا خان معروف به سربازان امنیه و چریکهای جنگی مهیم خان جنگهای پی در پی با کامران حاکم مارز داشته اند که سرانجام در طول سالها جنگ در یک در گیری غافلگیرانه بین سربازان مهیم خان و کاروان جنگی کامران در کوه کلمرز کهنوج کامران کشته میشود و سرش از تن جدا میکنند و نزد رضا خان به تهران میبرند و در این زمینه شاعران اشعار محلی اشعار زیبایی سروده اند......فرزند کامران یعنی عبدالحسین کامران حاکم رمشک همچنان با دولت رضا خان و خانات کهنوج درگیر و تلاش
برای انتقام خون پدر خود می باشد و جنگهای بسیاری صورت گرفت و به پیروزی عبدالحسین انجامید عبدالحسین کامران در اواخر عمر حاکمیت خود به مناطق همجوار یعنی بشاگرد و مناطق بلوچستان لشکر کشی کرد یکی از این لشکر کشی ها به نمداد در زهکلوت می باشد که کدخدای نمداد یعنی کریم خان این لشکر کشی را متلاشی کرد.....یک بیت شعر در وصف عبدالحسین کامران " نام من عبدالحسین کامران در رمشک و مارز بودم حکمران جنگها بسی کردم با دولتی هیچکس مانند من نکرد گردن گشی " "" زنده باد کلات گنج همیشه قهرمان ""
🍀Tags: تاریخ قلعه گنج# کلات گنج

